ولی در این میان معمولا چند "نکته" فراموش میشود:
- نخست آنکه خدمات پیش از ارایه در بستر دیجیتال، باید (توسط طراحان و نه مهندسان کامپیوتر) طراحی شود. طراحی خدمات مستلزم درک فرآیندهایی انسان-محور است تا بتواند سناریوی استفادهی کاربر را، نه فقط بر اساس توانمندیهای تکنیکی و فنی، بلکه بر پایهی روانشناسی ادراکی، نیازها و موقعیت کاربران، طرحریزی کند؛
- دوم آنکه اتکا به تجربهی دیجیتال به صورت ایزوله و بدون در نظر گرفتن نقش و
تاثیر آن در اکولوژی کلی کسب و کار، میتواند شما را به سمت "ماشینی شدن" و بی روح
بودن سوق دهد. کاربران باید بتوانند در مراحل حساس کاربری وبسایت و
برنامهها، در صورت لزوم، از فضای دیجیتال به فضای ارتباط مستقیم انسانی تغییر رویه
دهند. عامل انسانی باید در فضای دیجیتال شما هم
حضور داشته باشد. کاربران نباید حس کنند که
با روبات سر و کار دارند. باید بتوانند حضور یک تیم انسانی را پشت سر فناوری حس
کنند (تصور کنید که چقدر خندیدیم وقتی که تبلیغات خدمات دیجیتال چند بانک را دیدیم
که در آنها از حضور روباتها استفاده شده بود :)؛
- و نکتهی سوم اینکه:
مردم امروزه تکنـولـوژی نمـیخرنـد، بلکه تجـربه مـیخرنـد.
باید در نظر بگیرید که خدمات آنلاین شما "واقعا چه چیزی را به مخاطب ارایه میکند؟" چه فضایی خلق میکند؟ آیا صرفا یک ابزار "کار-راه-بنداز" است یا کاربران پس از استفاده از آنها، حس و تجربهی خوشآیندی در درون خود حس خواهند کرد؟ آیا تجربهی دیجیتال شما، "تصویر برندتان" را تقویت میکند؟به ابزارهای دیجیتالتان، نگاه دیجیتالی نداشته باشید.
تکنولوژی با طراحی خلاقانه و بر پایهی تفکر دیـزایـن،
میتواند تعامل مخاطبان شما را با
برندتان معنیدارتر کند.
برای برندتـان خلـق کنیـد؟