هر کلام "زیبا" و "هوشمندانهای" برای هر برندی متناسب نیست.
گفتگوهای برند باید "شفاف" و "باورپذیر" باشد. اغراقهای بیجا و ادعاهای به ظاهر تیزبینانه که گویندگان آنرا باهوشتر از مخاطب نشان میدهند، نادیده و ناشنیده گرفته خواهند شد (گوشمان از این شعارها و حرفهای "قشنگ!" پر است).
طراحی پیامهایی "شفاف"، "متناسب با ادعاهای برند" و "صادقانه" که با درونیات و
احساسات عمیق انسانی رابطه برقرار میکنند، میتوانند معرف شخصیت زنده و انسانی یک
برند باشند.
در طرحریزی تولید محتوای معرفی، ارتباطات و تبلیغات، باید تمامی بخشهای
تعریفکنندهی هویت برند را در نظر گرفت. بخشهایی مثل "داستان برند"، "هدف و قول
برند"و "شخصیت و ذات برند". این معرفیها در نقاط تماس مختلف مانند وبسایت،
تبلیغات (محیطی و فضای دیجیتال)، بروشورها، کاتالوگها و حتی در گفتگوهای شفاهی
مدیران و کارکنان برند میتوانند به کار روند.
به فضـاهـای خـالـی بین واژههـا گـوش دهیـد ...
هر متنی، زیرمتنی دارد. هر انتخاب، تصمیم و حرکت شما چیزی را در مورد شما بازگو میکند. چیزی درونی که با نمود بیرونیاش درک میشود. وقتی میخواهیم چیزی مانند یک وبسایت اشتراک ویدیو را تبلیغ کنیم، تفاوتی که جملهی  "بیشتر و بهتر ببینید ..."  با جملهی  "دنیادیده شوید ..."  دارد، بیشتر در زیرمتن نهفته است. اولی، زیرمتنی "دم دستیتر" و صرفا کاربردی دارد، ولی دومی، حاکی از نوع نگاه و انتخابهای مدیران و کارکنان برند برای "عمیقتر شدن" است.از تیم طراحیتان بخواهید که استراتژی گفتگوهای برند را تعریف کنند، سپس نوشتارهای
"متناسب" و "شفاف" را - با در نظر گرفتن زیرمتن آنها - برای معرفی ویژگیهای مختلف
برندتان خلق کنند.